معنی ویروس سارس
حل جدول
واژه پیشنهادی
کرونا
فرهنگ معین
مخفف (S.A.R.S) [انگ.] (اِ.) نوعی بیماری تنفسی حاد که توسط ویروس سارس ایجاد می شود. از علایم این بیماری تب، اختلالات تنفسی، لرزه، دردهای عضلانی، سردرد و کاهش اشتهاست. بیشتر مرگ و میر ناشی از آن در بیماران بالای 65 سال رخ می دهد، عامل سارس یک کور
ویروس
[فر.] (اِ.) موجود بسیار ریزی که باعث بروز بیماری می شود.
لغت نامه دهخدا
سارس. [رَ] (اِ) جانوری است هندی. (الفاظ الادویه).
سارس. (اِخ) دهی است از دهستان زانوسرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 40 هزارگزی جنوب نوشهر، و 6 هزارگزی پول.کوهستانی، و سردسیر و آب آن از چشمه و رودخانه ٔ محلی، و محصول آن غلات و ارزن است، 490 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند و عده ای از آنان در موسم زمستان در قشلاقهای کجور به چوب بری اشتغال میورزند. عده ای از سکنه از ایل خواجوند هستند. معصوم زاده ای دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
ویروس
ویروس. (فرانسوی، اِ) عامل بسیار کوچک زنده که غالباً سبب ایجاد عفونت و ناخوشی می شود. ویروس ها درحقیقت عبارت از مولکولهای زنده ای هستند که به مناسبت کوچکی ابعادشان غالباً از صافیها نیز میگذرند و قطر بدن آنها بین 1 تا 3 میلی میکرن می باشد. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ فارسی هوشیار
لاتینی به مانک زهر زهرک (اسم) عامل بسیار کوچک زنده که غالبا سبب ایجاد عفونت ناخوشی میشود ویروس ها در حقیقت عبارت از مولکولهای زنده ای هستند که بمناسبت کوچکی ابعادشان غالبا از صافی ها میگذرند و قطر بدن آنها بین 1 تا 3 میلی میکرن میباشد.
گویش مازندرانی
روستایی در جنگل سوربند کجور
فرهنگ عمید
جاندار تکسلولی که در خارج از بدن موجودات زنده، هیچگونه علائم حیاتی از خود نشان نمیدهد و عامل بیماریهایی چون فلج اطفال، سرخک، و آنفولانزا است،
برنامهای کامپیوتری که باعث ایجاد اختلال در نرمافزار یا سختافزار میشود،
مترادف و متضاد زبان فارسی
میکرب
فارسی به عربی
فیروس
معادل ابجد
603